قلم سپهر/(در پاسخ اعتراض سايت چرا بد حجابي، به عكسي كه پيوست مقاله زنان برهنه ...مردان هرزه بود) دربه در يك بهانه ايم يك كمي يك كاستي مي خواهيم همه چيز را طور ديگري نشان دهيم غافل از اينكه مردم مي بينند اينجا نبينند جاي ديگر؛در سايت نبينند، در تلويزيون نبينند ،در كوچه و خيابان و اگر در ملا عام ببنند ناديدنيها را و بشنوند ناشنيده هارا واي برما...حرمت ها كه دريده شودچيزها كه ديده شود آنجا كه نبايد ...ان زمانست كه شرم از ديده از تن و جان رخت بر مي بندد بايد گفت بايد شنيد بايد به ديگران فهماند اگرنگوييم يعني نيست و اگر تصور كنيم كه نيست دنبال چاره هم نخواهيم بود درد را اگر نگوييم عفونت مي كند عفونت كه كرد به مغز استخوان ميرسيد و آنجاست كه بايد به همراه عضو ريشه كن شود و اين حال امروز ماست عمري هيچ نگفتيم مي خواستيم با سر پوش نهادن بر تلخي ها شيريني ها را حس كنيم اما درد بو دكه كشيديم و لب فروبستيم تا رسيديم به امروز رسيديم به
قلم سپهر/روزي در دولت پهلوي قرار بود به يكباره كشف حجاب شود آنهم به بهانه تجددو مد گرايي مي خواستند به يكباره زنان را با سر و تن برهنه راهي خيابانها سازندو به يكبار تمام نجابت زن را تمام ارزش اورادر كالا بودنش خلاصه كنند اما نشد نگذاشتند .....نه نگذاشتيم اصرارهاي آنان كه ازحد گذشت چنان رگ غير تمان عود كرد كه شاه را با همه عقايد و تجدد گراييش به نا كجا آباد فراريش داديم نگذاشتيم بر ايمانمان خللي ايجاد كنند چون تب ايمانمان چنان بالا بود كه دشمن را به تشنج گرفتار ساخت و اين تشنج و سر در گمي منجر به اشتباه آنان شد اشتباه پشت اشتباه و در نهايت رسيدند به
بقيه در ادامه مطلب
تعداد صفحات : 12
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
كاريكلماتور
بي حجابي گناه نيست
حق كشيست
با اين كار حق خدا را پايمال مي كني
حقي كه فقط به محارم تو داده براي ديدنت
و تو آنرا واگذار مي كني به غير آنها
رتبه وبلاگ
آمار سایت
لو گوي ما