قلم سپهر/تمام من اكنون فقط يك چيز مي خواهد
خواهان حضور يكنفر است
يكنفر كه تمام لحظه هاي بي قراريم سرشار از عطر و بوي اوست
لبريز از دلواپسي و دلتنگي نبودنش
ومن چنان دل تنگم از اين همه نبودنش كه گاهي به سرم مي زند
قلم سپهر/تمام من اكنون فقط يك چيز مي خواهد
خواهان حضور يكنفر است
يكنفر كه تمام لحظه هاي بي قراريم سرشار از عطر و بوي اوست
لبريز از دلواپسي و دلتنگي نبودنش
ومن چنان دل تنگم از اين همه نبودنش كه گاهي به سرم مي زند
قلم سپهر/جمعه يعني عطر ماندگار انتظار
خوشبوترين و دل انگيزترين رايحه تلخ و گرم و دلنشين
تنها رايحه اي كه آنقدر ماند گارست كه اين همه سال از ذهن و دل آدم نرفته
اين عطر ،عطر منتخب خدا بود براي بنده اش
حتي سليقه خدا هم مثل منست
نه اشتباه گفتم سليقه من خداييست يك عطر تلخ و گرم ، با ماندگاري تا ابد
پس بر من خرده نگيريد
سخت نگيريد
طعنه وار.........ادامه متن در ادامه مطلب
قلم سپهر/به عشق او باورهايم شكل گرفت ،
لحظه هاي سوت و كورم ستاره باران خاطره هاي عاشقانه او بود
و تمام خنده هايم علتش نگاه هاي گاه و بي گاه او
من در ترنم لبخندش جستجوگر يك گرمي بودم از جنس عشق
از بورياي حضور
قلم سپهر/بيا افسانه بساز با آمدنت براي دل من و اين همه تبعيدي
اين جا زمين است
تبعيدگاه آدم
و ماهم آيين و رسم و فرزندان اوييم
بيا و علت حقيقي لبخند خدا باش وقتي.....ادامه متن در ادامه مطلب
قلم سپهر/گاهی دلت می خواد بی خیال این همه قید و بند زنجیر از عقاید و باورات باز کنی و بی خیال راه آزادی رو در پیش بگیری
نه آزادی از نوع سیاسی
نه از نوع بی بند و باری
یه جور ازادی از نوع بی خیالی
یه آزادی که دلت یه عمره در هوای داشتنش دست و پا می زنه
اما حتی عقیده خودت به تنهایی قادره ترو از این کار نهی کنه
می دونم که خیلی وقتا تو خیابون که رد میشی زن و مرد فرقی نداره
همه همینطورن دوست دارن آزاد د برن آزاد بیان بی تو جه به اصلی که تو جامعه هست
نه اصلا جامعه نه....ادامه متن در ادامه مطلب
تعداد صفحات : 12
بي حجابي گناه نيست
حق كشيست
با اين كار حق خدا را پايمال مي كني
حقي كه فقط به محارم تو داده براي ديدنت
و تو آنرا واگذار مي كني به غير آنها