قلم سپهر /تمام روزانه هاي ما روزانه هاي ماديست
و جمعه ها ...
امان از اين جمعه ها كه خواه ناخواه مارا به سمت معنويت مي كشاند
و علت تاخير در آمدنت شايد اينست
حقيقت اينست كه از شنبه تا 5 شنبه حتي گذر يادمان به نام تو هم نمي افتد
چه برسد به هواي تو
چه برسد به مهدي نگري
به مهدي انديشي ،
اين 6 روز اول هفته را چنان گير كارهاي روز مره ايم
چنان در هياهوي اين همه ماديات غرق مي شويم
كه يادمان مي رود
اين همه راه را ...
اين همه روز رابراي چه سپري كرده ايم
براي رسيدن به جمعه
جمعه اي به نام تو
اما جمعه كه مي شود
وقتي غيبتت عطر و بوي ماندن به خودش مي گيرد
تازه يادمان مي افتد كه اي واي ما
6 روز را سپري كرده ايم بي آنكه حس و حال تو در زندگيمان قدم بگذارد
6 روز بي ترا
بي هواي ترا
بي ياد ترا
و چقدرسخت است وقتي به اين حقيقت پي ببريم كه از ماست كه بر ماست
كه نيامدنت علتش ما بوده ايم و دل پر گناه و حواس پرتمان
كه شرمنده ايم اگر دير كرده اي
اگر قرارمان بهم خورده
اگر اين جمعه ها كه بنام توست
مي شود به كام ما
اگر ....
و هزار اگر ديگر
بدقولي از ما بود و اين دل غافل و سر به هوا /در پناه خدا